Wednesday, September 10, 2008

عطش

ای مُفَضَّل، درباره ی زیرکی چهارپایان که خدای تعالی به آنها عطا نموده است تفکر کن و ببین چگونه درذات آنها چیز هایی قرار داده که بتوانند از سفره احسان و لطفش بهره مند گردند، و با این که فکر و عقلی ندارند به مصلحت خود برسند و آن مقداری که ظرفیت دارند استفاده نمایند؛ از جمله این که گوزن، مار می خورد و همین باعث تشنگی فراوانش می شود ولی جلو خودش را می گیرد تا آب نیاشامد تا مبادا زهر آن مار در بدنش منتشر شود و هلاکش نماید؛ این خیوان کنار برکه آب می ایستد و از شدت عطش و تشنگی فریاد می زند ولی از آب موجود نمی آشامد، چون اگر بیاشامد فوراً هلاک می شود؛ و این ناله های بلندی که در صحراها از آن شنیده می شود به همین دلیل است.
پس ببین خدای حکیم چگونه در ذات این زبان بسته قرارداده که با وجود تشنگی زیادی که دارد از ترس ضرر و هلاکت صبر نماید، در حالی که انسان با تمام عقل و اندیشه ای که دارد در چنین شرایطی با این مقدار میل و خواهشی که نسبت به چیزی داشته باشد خودش را نگه نمی دارد!




قسمتی از فرمایشات امام صادق علیه السلام به شاگردشان مُفَضَّل
برگرفته از کتاب توحید مفضّل